سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دخترم تو میدونی وبلاگ یعنی چی؟

* نزدیکیهای تونل رسالت بودیم. توی ماشین من بودم و3 مسافر دیگه که مثل راننده نسبتا مسن بودن. اینم بگم که موقع سوار شدن قبل از اینکه من چیزی بگم، مسافری که جلو نشسته بود رفت نشست عقب. از صحبتهاشون معلوم بود همکارن، یا آشنان. * خلاصه رادیوی ماشین روشن بود. مجری داشت میگفت: در [...]